مهر تو روز قيامت هست ماست/ ريشه هاي چادرت در دست ماست
قال رسول الله صلی الله
علیه و آله : إنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا
بَعَثَ الْخَلَائِقَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ- نَادَى مُنَادِي رَبِّنَا
مِنْ تَحْتِ عَرْشِهِ: يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ- غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ لِتَجُوزَ
فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ عَلَى الصِّرَاطِ. [فَيَغُضُّ
الْخَلَائِقُ كُلُّهُمْ أَبْصَارَهُمْ، فَتَجُوزُ فَاطِمَةُ عَلَى الصِّرَاطِ] لَا
يَبْقَى أَحَدٌ فِي الْقِيَامَةِ إِلَّا غَضَّ بَصَرَهُ عَنْهَا- إِلَّا مُحَمَّدٌ
وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الطَّاهِرُونَ مِنْ أَوْلَادِهِمْ فَإِنَّهُمْ
مَحَارِمُهَا فَإِذَا دَخَلَتِ الْجَنَّةَ بَقِيَ مِرْطُهَا مَمْدُوداً عَلَى الصِّرَاطِ، طَرَفٌ مِنْهُ بِيَدِهَا
وَ هِيَ فِي الْجَنَّةِ، وَ طَرَفٌ فِي عَرَصَاتِ الْقِيَامَةِ. فَيُنَادِي مُنَادِي رَبِّنَا:
يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ
مِرْطِ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ. فَلَا يَبْقَى مُحِبٌّ لِفَاطِمَةَ
إِلَّا تَعَلَّقَ بِهُدْبَةٍ مِنْ أَهْدَابِ مِرْطِهَا، حَتَّى يَتَعَلَّقَ بِهَا أَكْثَرُ
مِنْ أَلْفِ فِئَامٍ- وَ أَلْفِ فِئَامٍ [وَ أَلْفِ فِئَامٍ]. قَالُوا: وَ كَمْ فِئَامٌ
وَاحِدٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: أَلْفُ أَلْفٍ مِنَ النَّاسِ. چون خداي تبارک و تعالي برانگيزد
خلايق اولين و آخرين را منادي پروردگار ما از زير عرش خود ندا ميکند که اي گروه خلايق
چشمهاي خود را بپوشيد تا فاطمه دختر محمد سيّده زنهاي جهانيان بر صراط بگذرد پس همه
خلايق چشمهاي خود را ميپوشند و فاطمه بر صراط ميگذرد و باقي نميماند در قيامت احدي
مگر اينکه چشم خود را از او پوشيده است مگر محمّد و علي و حسن و حسين و طاهرين از اولاد
فاطمه که محرمهاي او هستند و فرزندان او پس چون داخل بهشت شود باقي ميگذارد چادر خود
را کشيده روي صراط که يک طرف بدست خود او است در بهشت و يک طرف آن در عرصات محشر است
در قيامت پس منادي پروردگار ما ندا ميکند که اي دوستان فاطمه
آويزان شويد هرکدام از شما به رشتهاي از رشتههاي چادر او پس بيشتر از هزار
فئام و هزار فئام و هزار فئام بر آن رشتهها آويزان ميشوند- اصحاب گفتند يک فئام چقدر
است فرمود هزار هزار نفر که نجات مييابند به سبب آن از آتش. تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام ص 435 -
جنّة العاصمه ص 166
چه بگویم که گفته خیر الناس