فاطمه علیهاالسلام هنگام خواب

حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: من بستر خواب را گسترده بودم و مي‏خواستم بخوابم. پدرم پيامبر صلي الله عليه و آله بر من وارد شد و فرمود: اي فاطمه، نخواب تا چهار عمل را انجام دهي: ختم قرآن کني و انبياء را شفيع خود گرداني و مؤمنين را از خود راضي کني و حج و عمره بجا آوري.

اين را فرمود و به نماز مشغول شد. من کنار بستر ايستادم تا نماز را تمام کرد: عرض کردم: يا رسول‏الله، مرا به چهار چيز دستور دادي که هنگام خواب نمي‏توانم آنها را انجام دهم! حضرت تبسمي کرد و فرمود: اگر سه مرتبه قل هو الله احد را بخواني مثل آنست که ختم قرآن کرده‏اي، و اگر بر من و پيامبراني که قبل از من بودند صلوات بفرستي[اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و صلِّ عَلی جَمیعٍ الاَنبیاءِ و المُرسَلین] روز قيامت شفيعان تو خواهيم شد، و وقتي براي مؤمنين استغفارکني [اللهم اغفِر لِلمومِنینَ و المُومِنات والمُسلمین و المسلمات] همه آنان از تو راضي مي‏شوند. و چنانچه سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله‏اکبر بگوئي گويا حج عمره بجا آورده‏اي. 

خلاصة الاذکار، فيض کاشاني: ص 70


نام فاطمه سلام الله علیها معجزه می کند

قطب راوندي روايت کرده است:

چون حضرت فاطمه عليها السلام از دنيا رحلت فرمود: ام ايمن (خادمه آن حضرت) سوگند ياد کرد که ديگر در مدينه نماند، زيرا که نمي توانست جاي آن حضرت را خالي ببيند، پس از مدينه خارج شد و به طرف مکه به راه افتاد. در بين راه دچار تشنگي و گرسنگي شديدي شد. چون از يافتن آب ماءيوس شد دست به سوي آسمان بلند نمود و عرض کرد: خداوند! من خادمه حضرت فاطمه ام، آيا مرا از تشنگي هلاک خواهي کرد؟ ناگهان به اعجاز فاطمه عليها السلام دلو آبي از آسمان براي او به زمين آمد. چون از آن آب خورد تا هفت سال محتاج به خوردن و آشاميدن نشد. مردم او را در روزهاي بسيار گرم براي کار به بيابان مي فرستادند، اما او تشنه نمي شد.

منتهي الامال: ج 1، ص 292. 

تربت بی چراغ تو!

اللّهم انصُر شیعةَ امیرالمومنین سلام الله علیه بحق فاطمة الزهرا سلام الله علیها

 اللّهم انصر شيعة البحرين بحق محمد وآل محمد صلوات الله علیهم

دست من و عنايت ولطف و عطاي فاطمه 

قـلب مـن و محـبت و  مـهر و ولاي فاطمه

طبع مـن و قصيده و مــدح و ثـناي فاطمه 

جـرم مـن و شـفاعت روز جــــزاي فاطمه

 

به بذل دست فاطمه!به خاک پاي فاطمه 

منم گــداي فـاطمه ، منم گــداي فاطمه

 

فاطمه‏يي که حق بود،جلوه‏گر ازشمايلش 

فاطمه‏يي که (هل اتي) آمده در فضايلش

فاطمه‏يي که آسمان،کشيده ناز سائلش 

فاطمه‏يي که شدنبي شيفته‏ي فضايلش

 

کجا دريغ مي‏کند،ز من عطاي خويش را؟ 

ز هي کرم،جواب اگر کند گداي خويش را

 

عصمت داوري نبود، اگر نبود فاطمه 

جنّت و کوثري نبود، اگر نبود فاطمه

هـيچ پيمبري نبود، اگـر نبود فاطمه 

احمد وحيدري نبود،اگر نبود فاطمه

 

آنچه کـــه آفريده حق،بوده براي فاطمه 

گفت ازآن سبب نبي:من بفداي فاطمه

 

اي که به قلب عالمي،نقش گرفته داغ تو 

اي که پريده مرغ دل،از همه سو سراغ تو

ميوه‏ي مغفرت خورد روح‏الامين ز بــــاغ تو 

نور دهد به ديده‏ها، تربت بي چــــــراغ تو

 

قسم به قبر مخفيت،قسم به خاک تربتت 

خـون ، دل پاره پاره‏ام گشته به ياد غربتت

 

کاش بجاي مشعلي ، سوزم  در کنار تو 

کاش چو اشک مخفيت ، افتم بر مزار تو

کاش چوچشم همسرت،گردم اشکبارتو 

کاش بجاي محسنت سازم جان، نثار تو

 

فيــض زيارت تـــرا، همــيشه آرزو کنم 

تربت مخفي ترا،هماره شتسشو کنم

 

اي که خزان شد از ستم، بهار زندگانيت 

گشته خميده سرو قد،به موسم جوانيت

مـدينه بعد مصــطفي، نديده شادمانيت 

قسم بــه عمر کـوته و به رنج جاودانيت

 

عنايتي! عنايتي! (ميــــــثم) دلشکسته‏ام 

روبه سوي توکرده‏ام،دل به غم تو بسته‏ام

 

غلامرضا سازگار (ميثم)

یک سیلی ؛  هفتاد سیلی !!!

پيامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله):
... فاي رجل لطم امراته لطمة، امرالله عز و جل مالک، خازن النيران فيلطمه علي حر وجهه سبعين لطمة في نار جهنم...؛ مستدرک الوسائل 14 / 250  .
هر مردي که يک سيلي به صورت همسرش بزند، خداي عز و جل به‏«مالک‏» که مامور دوزخ است، دستور مي‏دهد در آتش جهنم، هفتادسيلي به گونه او بزند.

***

یا فاطمة الزهرا *سلام الله علیکِ * جلّت و عظمت مصیبتکِ علینا و علی جمیع اهل السموات و الارض

دوستان فاطمه علیها السلام !

من چیزی نمی گم ، فقط روایت رو دوباره مرور می کنیم ؛

اگه مردی به همسرش ، به همسرش ، سیلی بزنه! خداوند متعال دستور میده ، دقت: خداوند متعال دستور میده به مالک -که جزو سخت ترین ملائکه ی عذابه- هفتاد سیلی ، هفتاد سیلی اونهم تو آتیش داغ جهنم بهش بزنن!

برو مدینه ... فهمیدی چی شد؟! نه به خدا؛ ما نمی فهمیم ، نباید بفهمیم چی شد!

فقط بگو : غریب مادر حسن!

رو سیاهان و دعای آخرین فاطمه (سلام الله علیها)!

فاطمه زهرا «عليها السلام» از طائفه ذاکرين خدا و نيايشگران هميشگي او بود.
در لحظه‏هاي واپسين دست بر دعا و زبان به ذکر خدا مشغول داشته بود امّا باز در اين آخرين دعا محبّت خدائي او مشمول شيعيان و پيروان اسلام بود و در حقّ گناهکاران و خطاپيشه‏گان امت اسلامي دعا مي‏کرد و طلب مغفرت براي آنان از بارگاه خدا داشت.
اسماء، همسر جعفر طيّار نقل مي‏کند که در لحظه‏هاي پاياني عمر حضرت زهرا «عليها السلام» متوجّه آن بزرگ زنان عالم بودم، ابتدا غسل کرد و لباسها را عوض کرد و در خانه مشغول راز و نياز با خدا شد.
جلو رفتم، فاطمه «عليها السلام» را ديدم که رو به قبله نشسته، و دستها را به سوي آسمان برآورده، چنين دعا مي‏کند:
قالَتْ: اِلهي وَ سَيِّدي اَسْئَلُکَ بِالذَّيِنَ اصْطَفَيْتَهُمْ وَ بِبُکاءِ وَلَدَيَّ في مُفارَقَتِي اَنْ تَغْفِرَ لِعُصَاةِ شيعَتِي وَ شيعَةِ ذُرِّيَتِي.
[پروردگارا! بزرگوارا! به حق پيامبراني که آنها را برگزيدي و به گريه‏هاي حسن و حسين در فراق من، از تو مي‏خواهم گناهکاران شيعيان من و شيعيان فرزندان مرا ببخشائي.]      نهج الحیاة ص148

مهر تو روز قيامت هست ماست/ ريشه هاي چادرت در دست ماست

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

إنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا بَعَثَ الْخَلَائِقَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ- نَادَى مُنَادِي رَبِّنَا مِنْ تَحْتِ عَرْشِهِ: يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ- غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ لِتَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ عَلَى الصِّرَاطِ. [فَيَغُضُّ الْخَلَائِقُ كُلُّهُمْ أَبْصَارَهُمْ، فَتَجُوزُ فَاطِمَةُ عَلَى الصِّرَاطِ] لَا يَبْقَى أَحَدٌ فِي الْقِيَامَةِ إِلَّا غَضَّ بَصَرَهُ عَنْهَا- إِلَّا مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الطَّاهِرُونَ مِنْ أَوْلَادِهِمْ فَإِنَّهُمْ مَحَارِمُهَا فَإِذَا دَخَلَتِ الْجَنَّةَ بَقِيَ مِرْطُهَا  مَمْدُوداً عَلَى الصِّرَاطِ، طَرَفٌ مِنْهُ بِيَدِهَا وَ هِيَ فِي الْجَنَّةِ، وَ طَرَفٌ فِي عَرَصَاتِ الْقِيَامَةِ.

فَيُنَادِي مُنَادِي رَبِّنَا: يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ. فَلَا يَبْقَى مُحِبٌّ لِفَاطِمَةَ إِلَّا تَعَلَّقَ بِهُدْبَةٍ مِنْ أَهْدَابِ مِرْطِهَا، حَتَّى يَتَعَلَّقَ بِهَا أَكْثَرُ مِنْ أَلْفِ فِئَامٍ- وَ أَلْفِ فِئَامٍ [وَ أَلْفِ فِئَامٍ‏].

قَالُوا: وَ كَمْ فِئَامٌ وَاحِدٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: أَلْفُ أَلْفٍ مِنَ النَّاسِ.

چون خداي تبارک و تعالي برانگيزد خلايق اولين و آخرين را منادي پروردگار ما از زير عرش خود ندا مي‏کند که اي گروه خلايق چشمهاي خود را بپوشيد تا فاطمه دختر محمد سيّده زنهاي جهانيان بر صراط بگذرد پس همه خلايق چشمهاي خود را مي‏پوشند و فاطمه بر صراط مي‏گذرد و باقي نمي‏ماند در قيامت احدي مگر اينکه چشم خود را از او پوشيده است مگر محمّد و علي و حسن و حسين و طاهرين از اولاد فاطمه که محرمهاي او هستند و فرزندان او پس چون داخل بهشت شود باقي مي‏گذارد چادر خود را کشيده روي صراط که يک طرف بدست خود او است در بهشت و يک طرف آن در عرصات محشر است در قيامت پس منادي پروردگار ما ندا مي‏کند که اي دوستان فاطمه آويزان شويد هرکدام از شما به رشته‏اي از رشته‏هاي چادر او پس بيشتر از هزار فئام و هزار فئام و هزار فئام بر آن رشته‏ها آويزان مي‏شوند- اصحاب گفتند يک فئام چقدر است فرمود هزار هزار نفر که نجات مي‏يابند به سبب آن از آتش.

تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام  ص 435  - جنّة العاصمه ص 166